داستان کوتاه در مورد نماز

داستان های از نماز

توبه ‎ سر دسته ‎ راهن

یکی از علماء از کربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف کرمانشاه و همدان گرفتار ان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.

برای مطالعه بیشتر روی ادامه مطلب کلیک کنید.

داستان درمورد نماز

داستان ,رفقایش ,داشتند، ,ان ,گرفتار ,همدان ,و رفقایش ,او و ,رفقایش داشتند، ,داشتند، همه ,همه را

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

fanusryaneh faslevibaran موسسه پژوهشی ماد دانش پژوهان بیوفیزیک دفترخانه اسناد رسمی شماره 11 مرند دانلود جزوات و پاورپوینت درسی تاتو 109082343 ما تمام نمی شویم ! newmiind